کد مطلب:152401 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:176

نتیجه ی شکستن دو مهر تربت در رؤیای مرحوم نوری
مرحوم محدث نوری قدس سره می فرمایند:

یكی از برادرانم، مهری از تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام داشت كه بر آن نماز می خواند و سجده می كرد و بعد در جیب خود می گذاشت. چون قبا می پوشید و جیبهایش پشت رانش می افتاد، والده ام به او گوش زد می نمود و می گفت: چرا بی ادبی به تربت آقا سیدالشهداء علیه السلام می نمایی؟ شاید روی جیبت بنشینی و این مهر بشكند و زیر پایت بماند!

برادرم گفت: بلی تاكنون دو مهر را به این كیفیت شكسته ام، پس از آن متعهد شد كه


دیگر تربت را در جیبهای پایین قبا نگذارد.

چند روز از این قضیه گذشت، والدم در عالم خواب دید كه حضرت سیدالشهداء علیه السلام به دیدن او آمده و در كتابخانه اش نشسته اند و اظهار ملاطفت بیش از حد به او نمودند و فرمودند: بگو پسرهایت بیایند تا به آنها اكرام بنمایم و جایزه بدهم!

پدرم پسرهایش را حاضر ساخت - همه ی ما پنج نفر بودیم - و ما در جلو در اطاق كتابخانه ایستادیم. در نزد حضرت امام حسین علیه السلام لباس های فاخر و اشیای نفیسی بود.

حضرت یك یك فرزندان پدرم را صدا زدند و به اندرون اطاق طلبیدند و جایزه به او مرحمت می فرمودند و از اطاق بیرون می آمد.

تا آنكه نوبت به همان برادرم رسید كه مهر تربت را پیش از این در جیبش می گذاشت. آنگاه حضرت نگاه غضب آلودی به سوی او نمود و به پدرم فرمودند: این پسر تو تا به حال، دو مهر از تربت قبر مرا در جیبش گذاشته و شكسته است! چون روی آنها نشسته است.

سپس قاب شانه ای از ترمه در بیرون اطاق انداختند، تا او بردارد و او را مثل سایرین به نزد خود نطلبیدند.

چون پدر از خواب برخاست، خوابش را به مادرم نقل كرد و او پدرم را از این قضیه مطلع نمود. سپس پدرم از صدق این رؤیای عجیبه تعجب نمود و حمد خدای را به جای آورد كه برادرم مورد غضب حضرت، واقع نشده است. [1] .



[1] كرامات الحسينيه ج 1، ص 240 - خاك بهشت ص 114 به نقل از دارالسلام و به نقل از مفاتيح الجنان ص 484 - خزينة الجواهر ص 593 - ترجمه ي دارالسلام نوري ج 2، ص 272.